یادداشت

نقش مدیریت دانش در تحقق سیاست­های کلی اصلاح الگوی مصرف انرژی

  اعظم کشت کار کارشناس پژوهش و فناوری شرکت بهینه سازی مصرف سوخت

مدیریت دانش موضوعی بین­رشته­ای بوده و نقش مهم و اساسی در کارایی سازمان­ها و اثربخشی آنها دارد. نویسندگان مختلف از دیدگاه های مختلف و با انگیزه های گوناگون و رویکرد های متفاوت ، به تعریف مدیریت دانش پرداخته‌اند. مدیریت دانش، شامل همه‌ی روش هایی است که سازمان، دارایی های دانش خود را اداره می کند که شامل چگونگی جمع­آوری، ذخیره­سازی، انتقال، بکارگیری، به روزسازی و ایجاد دانش است[1]. دانشگاه مدیریت دانش تگزاس، مدیریت دانش را این گونه تعریف می کند: "مدیریت دانش، فرایند سیستماتیک و نظام مند کشف، انتخاب، سازماندهی، تلخیص و ارائه­ی اطلاعات است؛ به گونه ای که شناخت افراد را در حوزه‌ی مورد علاقه اش بهبود می بخشد. مدیریت دانش به سازمان کمک می کند تا از تجارب خود، شناخت و بینش به دست آورد و فعالیت خود را بر کسب ذخیره سازی و استفاده از دانش متمرکز کند تا بتواند در حل مشکلات، آموزش پویا، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری، از این دانش بهره گیرد. مدیریت دانش نه تنها از زوال دارایی های فکری جلوگیری می­کند، بلکه به طور مداوم بر این ثروت می افزاید. دو تعریف جامع و کامل از مدیریت دانش عبارتند از:

1- مدیریت دانش، رسیدن به اهداف سازمانی از طریق ایجاد انگیزه در کارکنان دانش و ایجاد تسهیلات برای آنها با توجه به استراتژی شرکت است تا توانایی آنها برای تفسیر داده ها و اطلاعات (با استفاده از نتایج موجود اطلاعات، تجربه، مهارت ها، فرهنگ، شخصیت، خصوصیات فردی، احساسات و غیره) از طریق معنا بخشی به داده ها و اطلاعات افزوده شود.

2- مدیریت دانش، مدیریت صریح و سیستماتیک دانش حیاتی و فرایندهای مربوط به ایجاد، سازماندهی، انتشار و استفاده و اکتشاف دانش است[2].  

سازمان ها برای کامیابی در اقتصاد دانشی، باید مدیریت دانش را پیاده سازند و مدیریت دانش، فرایند ایجاد ارزش از دارایی های نامشهود سازمان است و باعث کامیابی در اقتصاد دانشی می شود [3] . مروری بر مدل های مختلف نشان داد که فرایند مدیریت دانش را می توان در 11 مرحله اصلی: هدف گذاری دانش، شناسایی دانش، کسب دانش، خلق دانش، ارزیابی دانش، سازماندهی دانش، حفظ و نگهداری و روزآمدسازی دانش، اشتراک دانش، کاربرد دانش و ارزیابی اثربخشی کل فرایند مدیریت دانش توصیف نمود.  در سیستم KM فعل و انفعالات بین سه عنصر افراد، فرآیندها و فناوری در شکل 1 نشان داده شده است.

شکل (1): افراد، فرآیندها و تکنولوژی در یک مدل مدیریت دانش، منابع: ادوارد، 2005.

دانش در استراتژی و عملکرد اکثر سازمان ها در بخش انرژی مهم و بازیگر اصلی است و به اشکال مختلف وجود دارد؛ دانش علمی (شیمی نفت) ، دانش فنی (نحوه کارایی مجموعه های ژنراتور) یا دانش مدیریت (نحوه ایجاد انگیزه در کارمندان برای معرفی روش های عملیاتی جدید و صرفه­ جویی انرژی). بنابراین مدیریت دانش در کشور به منظور دستیابی به اهداف انرژی­محور بویژه صرفه­جویی انرژی بسیار مهم است. طبق سیاست­های کلی اصلاح الگوی مصرف؛ صرفه‌جویی در مصرف انرژی با اعمال مجموعه‌ای متعادل از اقدامات قیمتی و غیرقیمتی به منظور کاهش مستمر«شاخص شدت انرژی» کشور به حداقل یک دوم میزان کنونی به­عنوان هدف کلان کشور در این بخش تعیین شده و بر اجرای سیاست‌های زیر برای تحقق این امر تاکید شده است:

 1) اولویت­ دادن به افزایش بهره‌وری در تولید، انتقال و مصرف انرژی در ایجاد ظرفیت‌های جدید تولید انرژی؛

2) انجام مطالعات جامع و یکپارچه سامانه ی  انرژی کشور به منظور بهینه‌سازی عرضه و مصرف انرژی؛

3)تدوین برنامۀ ملی بهره‌وری انرژی و اعمال سیاست‌های تشویقی نظیر حمایت مالی و فراهم کردن تسهیلات بانکی برای اجرای طرح‌های بهینه‌سازی مصرف و عرضۀ انرژی و شکل‌گیری نهادهای مردمی و خصوصی برای ارتقای کارایی انرژی؛

4) پایش شاخص‌های کلان انرژی با ساز و کار مناسب؛

5) بازنگری و تصویب قوانین و مقررات مربوط به عرضه و مصرف انرژی، تدوین و اعمال استانداردهای اجباری ملی برای تولید و واردات کلیۀ وسایل و تجهیزات انرژی‌بر و تقویت نظام نظارت بر حسن اجرای آنها و الزام تولیدکنندگان به اصلاح فرآیندهای تولیدی انرژی‌بر؛

6) اصلاح و تقویت ساختار حمل و نقل عمومی با تأکید بر راه­آهن درون‌شهری و برون‌شهری به منظور فراهم کردن امکان استفاده سهل و ارزان از وسایل حمل و نقل عمومی؛

7) افزایش بازدهی نیروگاه‌ها، ‌متنوع‌سازی منابع تولید برق و افزایش سهم انرژی‌های تجدید‌پذیر و نوین؛

8) گسترش تولید برق از نیروگاه‌های تولید پراکنده ی کوچک- مقیاس و پر‌بازده برق و تولید همزمان برق و حرارت؛

9) بهبود روش‌های انتقال حامل‌های انرژی از جمله حداکثر‌سازی انتقال فرآورده‌های نفتی از طریق خط لوله و راه­ آهن.

با عنایت به موارد فوق مدیریت دانش به عنوان یک سیاست غیرقیمتی مطرح بوده و نقش اساسی در صرفه­ جویی انرژی به طور مستقیم و افزایش کارایی سیاست­های قیمتی به طور غیرمستقیم دارد. ایجاد یک ارتباط منطقی بین مردم، تکنولوژی فنی و فرآیندها در جهت اصلاح الگوی مصرف انرژی وظیفه اصلی مدیریت دانش در سازمان­های مرتبط با انرژی از جمله شرکت بهینه ­سازی مصرف سوخت است. در ادامه برخی از پیشنهادات جهت ارتقاء نقش مدیریت دانش در صرفه­ جویی انرژی در سازمان­های مرتبط با انرژی ارائه می­شود:

1- بازبینی فرآیندهای مدیریت دانش در شرکت بهینه­ سازی مصرف سوخت و ارائه چک لیست برای 11 مرحله مدیریت دانش در این سازمان؛

2- سوق دادن پایان­نامه و رساله­های دکتری به سمت طرحی سیستم مدیریت دانش به منظور توسعه روش­های صرفه­ جویی انرژی

3- حمایت مالی به منظور انجام مطالعات پژوهشی جامع نگر با نگرش سیستمی در جهت بهینه­ سازی مصرف انرژی و سوخت؛

4- انجام فراتحلیل بر روی پژوهش های صورت گرفته در مورد صرفه­ جویی انرژی در شرکت بهینه­سازی مصرف سوخت برای یافتن افق­های جدید با استناد به مطالعات انجام گرفته در کشورهای پیشرو در زمینه بهینه سازی تولید، انتقال و مصرف انرژی با استفاده از انرژی های تجدیدپذیر

منابع:

- تامس دانپورت ولارنس پروساک. مدیریت دانش. ترجمه حسین رحمان سرشت، (تهران : نشر ساپکو، 1379)

  • Davenport, T., & Grover, V. (2001). Knowledge Management. Journal of Management Information Systems, 18(1), 3-4.
  • Nilmini Wickramasinghe, & Dag von Lubitz (2007). Knowledge-based Enterprise: Theories and Fundamentals. Idea Group Publishing
  • R. and Grover. R. 1998. From Embedded Knowledge to Embodied Knowledge: New Product Development as Knowledge Management. Journal of Marketing, 62(4): 1-12
  • Wickramasinghe, N. (2005). The Phenomenon of Duality: The Key to Facilitating the Transition form Knowledge Management to Wisdom for Inquiring Organizations. In Courtney et al. (Eds.), Inquiring organizations: Moving form Knowledge Management to Wisdom. Hershey, PA: Idea Group Publishing.
  • Cohen, Wesley & 1990. Absorptive Capacity: A New Perspective On Learning And Innovation. Administrative Science Quarterly, voI.35: 128-1 52
  • Nonaka and Takeuc hi. H. 1 995. The Knowledge-Crrating Company:  How Japanese Companies Create the Dynamics of Innovation. Oxford University Press.
  • Wickramasinghe, N., Fadlalla, A., Geisler, E., & Schaffer, J. (2003). Knowledge Management and Data Mining: Strategic Imperatives for Healthcare. Proceedings of the 3rd Hospital of the Future Conference
  • Wilcox, L. (1997). Knowledge-based Systems as an Integrating Process. In J. Liebowitz & L. Wilcox (Eds.), Knowledge Management and its Integrative Elements (pp. 1-30). Boston: CRC Press.
  • Mills, G. (2001). MARS: The Electronic Medical Record System the Core of the Kaiser Galaxy. International Journal of Healthcare Technology Management, 3(5/6), 406-423.
  • Drucker, P. (1993). Post-Capitalist Society. New York: Harper Collins. Nonaka, I kujiro. 1994. A Dynamic Theory of Organizational Knowledge Creation. Organization Science, vol. 5, no.1: 14-37
  •  

 

[1] . Wickramasinghe & Rubitz, 2007

[2] . Madhavm & Grover, 1998

[3] . Wilcox, 1997

[4] .Knowledge Management

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

آدرس

تهران ، ميدان ونك ، خيابان ملاصدرا ، خيابان شيرازي شمالي ، خيابان دانشور شرقي، پلاك 23
صندوق پستي: 1477-19395

پست الکترونیک: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
كدپستي: 1991813941 

ارسال نظرات و پیشنهادات:این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
تلفن : 6-88604760

فكس : 88604829