تهیه کننده داود یوسفی پاسندی فوق لیسانس انرژی از دانشگاه دولتی بروکسل
کشور چین واقع در بخش شرقی قاره آسیا دارای جمعیتی بالغ بر 1.381 میلیارد نفر در مساحتی معادل 9.6 میلیون کیلومتر مربع است. ارقام فوق نشان دهنده آن است که چین 18.7 درصد از کل جمعیت جهان و حدود14.9درصد از تولید ناخالص داخلی ( GDP) جهان را در اختیار دارد. این کشور طی پانزده سال متوالی از بیشترین رشد اقتصادی جهان برخوردار بوده است.
مصرف عمده انرژی کشور چین از طریق انرژی فسیلی ذغال سنگ تأمین میشود. هر چند بتدریج سهم این منبع انرژی در تأمین انرژی کشور چین کاسته میشود. در سال 2014 مصرف ذغالسنگ در این کشور برابر 4.3 میلیارد تن معادل نفت خام بوده است. درسال 1950 بالغ بر90 درصد کل انرژی مصرفی چین از مصرف ذغالسنگ بوده است، ولی این رقم در سال 2014 به 66 درصد کاهش یافته است.
براساس هدفگذاریها واستراتژی تعیین شده در دوازدهمین برنامه پنجساله کشور چین، مقرر شده است 60 درصد از انرژیهای مورد نیاز این کشور و حدود 86 درصد برق آن از طریق انرژیهای نو تأمین گردد.
رئوس سیاستهای انرژی در کشور چین
باتوجه به حساسیت بخش انرژی کشور چین نسبت به عرضه انرژی، سیاست انرژی در چین به ترتیب ذیل تنظیم گردید:
- به حداکثر رساندن بهرهوری وصرفهجویی انرژی در کشور.
- افزایش اتکای کشور به انرژیهای نو طی سالهای اتی.
- تأمین حدود 86در صد برق کشور از طریق منبع تجدیدپذیر.
- کاهش اتتشار گاز کربنیک.
- کاهش وابستگی به واردات سوخت فسیلی کشور.
- افزایش امنیت تأمین انرژی از طریق تنوع در انواع انرژیها.
- افزایش کشش پذیری بخش انرژی نسبت به تغییرات قیمت.
فرمول کشش پذیری انرزی بصورت ذیل میباشد:
GDPتولید ناخالص داخلی و Energyمصرف سرانه انرژی میباشد.
باتوجه به فرمول فوق الذکر میتوان در سال nام میزان کشش پذیری بخش انرژی را تعیین کرد. براساس ارقام موجود در منابع جهانی؛ کشش محاسبه شده برای کشور چین در سال 2020 معادل 1.06 است که نشان از کشش بسیار بالای آن دارد. بدین مفهوم که با تغییرات قیمت نفت خام اثرگذاری آن بر بخش تولید ناخالص داخلی کشور چین بسیار کم میباشد.
در بررسی بعمل آمده در خصوص رشد اقتصادی کشور چین در سال 2020 میلادی نشان میدهد که در این سال با توجه روند افزایشی مصرف انرژی دراین کشور پیش بینی شده است که در این مصرف انرژی بر اساس کششپذیری حاملهای انرژی برنامه ریزی شده است. بر همین اساس برآورد شده که مصرف انرژی در کشور چین مصرف سرانه انرژی در سال2020 میلادی به رقم 3358.18 کیلوگرم معادل نفت خام برسد. این در حالیست که رقم مصرف سرانه انرژی در سال 2015رقمی معادل 1099.2 بوده است.
همانگونه که ارقام نشان میدهند طی پنج سال مصرف سرانه انرژی در این کشور 300 در صد و یا به عبارتی معادل سه برابر مصرف قبل رشد داشته است. براساس منابع جهانی طی همین مدت یعنی سالهای 2015-2019 درآمد سرانه کشور چین از رقم حدود 8000دلار به رقم 10000 دلار افزایش یافته است. ازعلل افزایش مصرف انرژی در این کشور میتوان به رشد جمعیت اشاره کرد.
به منظور فائق شدن براین چالش(که شاید رشد بسیار بالای انرژی می باشد) در بخش انرژی وضع چندین قانون تاثیرگذار و اعمال آن توسط دولت چین، افزایش بهرهوری انرژی وهمچنین کاهش مصرف انرژی فسیلی، توسعه تکنولوژی در بخش انرژی، استفاده از انرژیهای نو و در اولویت قرار گرفتن آنها همگی ازعواملی بودند که برای مقابله با چالش رشد بسیار زیاد انرژی در برنامههای دولت چین قرار دارند. انرژی تجدید پذیر در سال 2015 برابر 20.9 در صد رشد داشته است این در حالیست که دولت چین رشدی معادل 17 درصدی را در کل مصرف انواع انرژی ها پیشبینی کرده بود. انرژی خورشیدی رشد بسیار چشمگیر 69.7 درصدی، انرژی بادی 15.8 درصدی و تولید برق از طریق سدها (انرژی آبی) با رشد 5 در صدی مواجه بوده است. بعلاوه انرژی هستهای در کشور چین در سال 2015 رشدی معادل 28.9 درصد داشته است.
علاوه بر راهکارهای فوقالذکر که در مواجهه با چالش رشد روز افزون انرژی در کشور چین بکار گرفته شد، با استفاده از دادن یارانه به بخش انرژی در راستای بهرهوری انرژی و افزایش وتخصیص اعتبارات لازم به بخش انرژی سعی شد تا سهم انرژی فسیلی در تأمین انرژی کاسته شود و همزمان به سهم انرژیهای نو در تأمین انرژی افزوده شود.
انتشار گازهای گلخانهای در چین همواره در حال افزایش بوده، به طوری که در سال 2006 میلادی حدود 20 درصد در انتشار گازهای گلخانهای جهان توسط چین تولید میگردید. بین سالهای 2006-2013 رشد سالیانه حدود 15.7 درصد موجب شده که رقم انتشارات گازهای گلخانهای چین از رقم 98.4به رقم 10.4 میلیارد تن برسد که این رقم برابر 29 در صد از کل گازهای گلخانهای بوده است. هر چند در سال 2015 میلادی حدود 0.1درصد از میزان رشد انتشار گازهای گلخانهای کشور چین کاسته شد و این در حالی صورت گرفت که سهم انرژی تجدیدپذیر یا نو بنحو چشمگیری در این کشور رشد داشت.
این کشور به شدت به سمت کاهش وابستگی به انرژی فسیلی در تأمین انرژی کشور و همزمان افزایش تولید انرژی نو و همچنان بسوی تولید بیشتر انرژی پیش میرود، تا جایی که در آینده به عنوان کشور صادر کننده انرژی در جهان شناخته شود.
ماخذ:مجله اکسفورد اکادمی