گاز طبیعی همچنان این ظرفیت را دارد، که نقشی اساسی در پیشبرد فرآیند گذار جهانی انرژی ایفا کند. هر چند تصویر ایدهآل برای گازطبیعی بهعنوان «پلی به سوی آینده» با کربن کمتر که جایگزین زغال سنگ در صنعت تولید برق میشود، اکنون بهطور گسترده مورد مناقشه قرار گرفته است، اما همچنان گاز بهعنوان یک سوخت فسیلی انعطافپذیر و منحصربهفرد محسوب میشود که تضمین و بیمه ارزشمندی در برابر اختلالات اجتنابناپذیر در مسیر خالص انتشار صفر ایفا میکند.
در زمستان امسال بهدلیل کمبود عرضه نفت، گاز و زغالسنگ در دوران بازگشت اقتصاد جهانی از قرنطینههای همهگیری کوویدـ۱۹، جهان با نوسانات قیمت سوخت مواجه شد. از اینرو، موضوع امنیت جهانی انرژی در بالاترین سطح دستورکار سیاسی کشورها مطرح شد. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، تقاضای جهانی برق در سال ۲۰۲۱ معادل ۶ درصد رشد داشته است که این میزان بیشترین افزایش از سال ۲۰۱۰ است. همچنین میزان انتشار دیاکسیدکربن در صنعت تولید برق بهدلیل پوشش نیمی از افزایش تقاضای برق از سوی نیروگاههای زغالسنگی، ۷ درصد افزایش یافت.
افزایش قیمتهای گازطبیعی، تغییر نامطلوب گاز به زغالسنگ را در بازارهای ایالات متحده و اروپا تشویق کرد و روند معکوس کاهشی میزان انتشار در بخش تولید برق و تهدید اهداف ملی تغییر اقلیم را به دنبال داشت. اما طرحهای عملگرایانه برای گنجاندن سرمایهگذاریهای جدید در گازطبیعی و انرژی هستهای بهعنوان بخشی از «طبقهبندی فعالیتهای پایدار» شاخص اتحادیه اروپا برای تسریع در بستن نیروگاههای زغالسنگی با کربن بالا و نیروگاههای نفتی، بحثبرانگیز شده است. گروه سرمایهگذاران نهادی اروپایی در حوزه تغییرات اقلیم که ۵۰ تریلیون یورو دارایی را مدیریت میکند، در این خصوص میگوید: «این اقدام هدف طبقهبندی اتحادیه اروپا را که انتظار میرود سنگ بنای تلاشهای جهانی برای تغییر مسیر سرمایهگذاریها به سمت اهداف خالص انتشار صفر باشد، تضعیف میکند».
اما کنار گذاشتن گازطبیعی از فهرست فعالیتهای گذار انرژی، با هدف کمک به کاهش خطرات انتشار گازهای گلخانهای، چرخه نوسان قیمتها را که اکنون بازارهای انرژی جهانی را دربرگرفته است، تداوم میبخشد. زیرا سرمایهگذاری در عرضهی جدید نمیتواند مطابق با تقاضا باشد. تغییر بهندرت منظم است و گذار از یک اقتصاد پرکربن به آینده خالص انتشار صفر تا سال ۲۰۵۰ بدون اختلال غیرممکن خواهد بود. طبق چشمانداز انرژی جهان در سال ۲۰۲۱ آژانس بینالمللی انرژی «تغییر میتواند لبههای تیز داشته و مخاطرات امنیت انرژی را به همراه بیاورد.» در بسیاری از کشورها، زیرساختهای گازطبیعی یک دارایی حیاتی برای امنیت عرضه انرژی است. بهطوریکه به تولید برق و گرما از انرژیهای تجدیدپذیر در زمان اوج مصرف کمک خواهد کرد.
گازطبیعی با ظرفیت تولید قابل توجه و همچنین ظرفیت مناسب ذخیرهسازی و واردات، انعطافپذیری لازم برای برقراری تعادل سهم رو به رشد انرژیهای تجدیدپذیر متغیر در بازارهای نوظهور و توسعهیافته را دارد. در عین حال، ایجاد ظرفیت مازاد پرهزینه است و در زمانیکه آینده نامشخص است، صنعت تمایلی به سرمایهگذاری ندارد. حتی اکنون قیمتهای بالای گازطبیعی هم علائم سرمایهگذاری قبلی را ارسال نمیکند. طبق اعلام شرکت مشاوره انرژی ریستاد (Rystad)، «سرمایهگذاری بالادستی گازطبیعی و الانجی در سال ۲۰۲۰ به شدت کاهش یافت و انتظار نمیرود تا قبل از سال ۲۰۲۴ به سطح سال ۲۰۱۹ بازگردد». در این میان، همچنین بخش خصوصی نیازمند حمایت دولت است که مخاطره سرمایهگذاریهای بلندمدت و در مقیاس بزرگ را بپذیرد.
امتناع انگلستان در سال ۲۰۱۷ برای کمک به پرداخت یک میلیارد پوندی برای بازسازی تنها مرکز بزرگ ذخیرهسازی گاز فصلی خود، با نام راف (Rough) سبب خطای پرهزینهای در زمستان سالجاری شد. این کشور اکنون با صورتحساب بزرگتری برای نجات عرضهکنندگان سوخت محلی از خطر ورشکسستگی مواجه شده است.
معمولا در تجارت عملگرایی بر ایدئولوژی غلبه میکند. گازطبیعی ممکن است، کاملا سبز نباشد، اما قطعا سبزتر از زغالسنگ است، بهویژه اگر صنعت گاز و نفت به تعهد خود برای محدودکردن انتشار متان عمل کنند. گازطبیعی همچنان سیاست بیمهای با کمترین کربن را در برابر کمبود سرمایهگذاریهای بخش انرژیهای تجدیدپذیر و سایر اختلالات غیرقابل پیشبینی عرضه در دوران گذار انرژی ارائه میکند.
منبع: مدیریت امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت