تغییرات اقلیمی یکی از تهدیدهای مهم محیط زیستی است که انتشار گازهای گلخانهای از عوامل اصلی این تغییرات به شمار میآید. سهم عمدهای از گازهای گلخانه در فرآیندهای تولید و مصرف انرژی بهوجود میآیند. تغییرات اقلیمی بهمعنای تغییرات در آب و هواست و زندگی بشر بهصورت مستقیم وابسته به آن است.
گاز طبیعی یکی از حاملهای انرژی است و در ایران بیش از ۷۵ درصد سبد انرژی کشور را تشکیل میدهد. ایران در مجموع دارای ۳۲ تریلیون مترمکعب ذخایر گاز طبیعی است و با سهم ۱۷ درصد در مقام دومین دارند ذخایر گاز جهان بعد از روسیه قرار دارد. با این حجم از ذخایر، بدون شک محور برنامهریزیهای اقتصادی در حوزه انرژی بر مبنای تولید و مصرف بیشتر گاز طبیعی و حفظ سهم موجود یا افزایش گاز طبیعی در سبد انرژی و افرایش تجارت خواهد بود. نگاهی به آمارها نشان میدهد ضرورت مدیریت تولید و مصرف انرژی بیش از پیش نمایان است.
گازهای گلخانهای با ایجاد پدیده گلخانهای در جو زمین، در تغییر اقلیم نقش اساسی را دارند و در این میان بخار آب و دیاکسید کربن مجموعاً ۹۰ درصد سهم اثر گازهای گلخانهای را به خود اختصاص میدهند. برآوردها نشان میدهد دو برابر شدن غلظت دیاکسید کربن در جو زمین سبب افزایش دمای زمین از ۱.۵ تا ۴.۵ درجه سانتیگراد میشود. غلظت این گازها تا پیش از انقلاب صنعتی ۲۷۵ ppm بوده است و در انتهای قرن بیستم به ۴۰۰ رسیده است.
انتشار گاز دیاکسید کربن در ایران روندی افزایشی دارد و از حدود ۵۲۰ میلیون تن در سال ۱۳۸۷ به بیش از ۵۸۰ میلیون تن در سال ۱۳۹۵ رسیده است. با توجه به رشد تولید ناخالص ملی، حجم نشر گازهای گلخانهای ایران روند افزایش خواهد داشت و برنامهریزی اساسی و تعریف و انتخاب سناریوهای کارا در حوزههای فنی، اقتصادی و فرهنگی میتواند حجم گازهای گلخانهای را مطابق اهداف تعیینشده در اسناد بالادستی کاهش دهد.
سیاستها و راهبردها برای مدیریت کربن از طریق مدیریت تولید و مصرف گاز
همزمان با رشد و توسعه اقتصادی، مصرف انرژی افزایش و مدیریت کربن برای حفظ محیط زیست، مطابق دستورعملهای اجرایی، مطالعات علمی و تحقیقات کاربردی ضرورت مییابد. محاسبه انتشار گازهای گلخانهای به تفکیک بخشهای مختلف و در بازه زمانی مشخص، نگاهها را به محیط زیست و تغییرات اقلیمی و لزوم گسترش اقتصاد سبز و کربن صفر هم جلب میکند.
شرکتهای گاز در سراسر استانها بهعنوان مقام نخست تأمین انرژی با آگاهی از مقدار مصرف گاز طبیعی در بخشهای مختلف و مناطق آب و هوایی و لزوم کاهش شدت انرژی، میتوانند اقدام به محاسبه و اندازهگیری مقدار انتشار کربن در واحدهای خود کنند. شرکت گاز استان فارس برای نمونه تصمیم دارد با اولویتبندی صنایع، مراکز و گروههای تولیدی و خدماتی و خانوادههای پرمصرف برنامه مناسب تدوین و بهمنظور کنترل انتشار گازهای گلخانهای و مدیریت مصرف انرژی آن را در همکاری با مصرفکنندگان اجرا کند. تجربه کارکنان شرکت گاز و دانش محاسبه رد پای کربن در اختیار مصرفکنندگان گاز قرار میگیرد و در الگویی که برای این منظور طراحی شده است اقدامهای فنی برای کاهش مصرف انرژی در اختیار صنایع و مصرفکنندگان عمده و فرهنگسازی مصرف بهینه انرژی برای خانوادهها از طریق عناصر فرهنگساز قرار میگیرد.
از آنجا که سازمان حفاظت محیط زیست سامانه موجودی انتشار گازهای گلخانهای را در اختیار دارد و بیشترین سهم در تأمین انرژی استان (نزدیک ۷۵ درصد) برعهده شرکت گاز است این دو دستگاه از طریق همکاری و تشکیل کمیته مشترک میتوانند نظارت بهتری بر گردآوری آمار و اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه موجودی انتشار کربن و حصول اطمینان از وحدت رویه و کنترل کیفیت و صحت دادهها داشته باشند. این کمیته میتواند مشاورههای لازم برای تهیه گزارشهای تفضیلی شامل فرضیات، روششناسی و برآوردها را به سازمانها و دستگاهها ارائه کند.
سازمان آموزش و پرورش، دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی، حوزههای علمیه و سازمان صدا و سیما بر اساس حوزههای نفوذ خود میتوانند این شرکت را در تدوین دستورعملهای اجرایی و فرهنگسازی مناسب برای استفاده و مصرف بهینه گاز در خانوادهها یاری کنند. کمیته مشترک با سازمانهای فرهنگی و تلاش برای تهیه محتوا برای مصرف بهینه انرژی از راه استفاده از تعالیم دین مبین اسلام در حفاظت از منابع گامی است که زودتر از اینها باید برداشته میشد و از اهداف کلی این شرکت در مدیریت مصرف انرژی است.
راهبردهای اقتصادی
جدا از اهمیت محیط زیستی افزایش گازهای گلخانهای برای کشورها و سلامت ملتها، قوانین و الزامهای بینالمللی همسو با وضع و ایجاد فرصتهای تشویقی و پاداشهای مالی برای کشورها و شرکتهایی که برای کاهش این آلاینده گام بر میدارند، سازمانیافتهتر میشود.
برای نمونه و بهمنظور آگاهی از وضعیت، مقدار کل انتشار دیاکسید کربن در سال ۲۰۱۰ طبق آخرین آمار ارائهشده در سال ۲۰۱۲ و در سطح دنیا برابر با ۳۱ گیگاتن است که حدود ۴۳ درصد این گاز از سوختن زغالسنگ، ۳۶ درصد از نفت و ۲۰ درصد آن از سوخت گاز طبیعی بوده و سهم ایران از این مقدار، ۵۰۹ میلیون تن است که به تفکیک زغالسنگ یک درصد، نفت ۴۴ درصد و گاز طبیعی ۵۵ درصد است. مصرف روزافزون حاملهای انرژی در کشور بهویژه گاز طبیعی محرک مهمی برای تعریف روشهای اقتصادی کاهش مصرف است.
روشهای مختلفی برای مقابله با تخریب محیط زیست و کاهش انتشار گازهای گلخانهای پیشنهاد شده است که از جمله این روشها میتوان به جریمه آلودگی، سیستمهای مجوز آلودگی و مالیات سبز اشاره کرد.
سیاست مالیات کربن تجربه موفقی در کشورهای مختلف داشته و محققان کشور نیز مطالعاتی در این زمینه داشتهاند و یکی از روشهای موفق محسوب میشود که پیامدهای احتمالی آن از طریق تأثیر مالیات بر کربن بر تولید ناخالص ملی و سطح فعالیت صنایع انرژی بر قابل بررسی است. رابطه بین مالیات کربن و کاهش تولید ناخالص ملی تصمیمگیری در این زمینه را تسهیل، اما با دشوارهای بسیاری روبهرو است. افزایش قیمت حاملهای انرژی برای صنایع و مراکز تولیدی، سناریوی دیگری است که هزینه تولید را افزایش میدهد و جایی که افزایش قیمت گاز، تولیدکنندگان را به سمت استفاده از فناوریهایی با شدت انرژی کمتر ترغیب میکند قابل دفاع است. شرکت گاز با توجه به تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین میتواند مرکزی برای انتقال تجربیات کاهش شدت انرژی و مدیریت کربن با کمک سازمانهای ذیربط در صنایع و مراکز تولید محسوب شود.
راهبردهای فنی
در بخش تولید، کاهش شدت انرژی از طریق تغییرات فنی و فناوری امکانپذیر است. این تغییرات شدت انرژی را کاهش میدهد. کاهش شدت انرژی به این معناست که مقدار مشخصی تولید با مصرف انرژی کمتری حاصل شود. این امکان برای صنایع تولیدی از یک طرف و برای کارشناسان شرکت گاز از طرف دیگر وجود دارد که با روشهای مشخص و با همافزایی و استقرار دانش، شدت مصرف انرژی را در صنایع کاهش دهند. در بخش تولید بهدلیل اهمیت حساب سود و زیان که هدف صنایع و مراکز تولیدی است، راهبردهای فنی سبب تصمیمسازی برای تغییرات فرآیندی و استفاده از فناوریهای برتر برای کاهش شدت انرژی شود. مدیریت کربن از طریق اعمال تغییرات فنی و استفاده از فناوریهای برتر، هیچگونه آثاری منفی بر تولید ناخالص ملی ندارد و شرکت گاز از پیشبرد این راهبرد بدون شک استقبال میکند. شرکتهای دانشبنیان از طریق ارائه طرحهای بهبود مدیریت کربن، افزون بر کاهش گازهای گلخانهای و بهبود محیط زیست به اشتغالآفرینی بیشتر نیز منتج میشود.
راهبردهای فرهنگی
سیاست فرهنگی بهینهسازی مصرف انرژی، مجموعهای از ارزشها و اصول است که بهکارگیری آنها کاهش مصرف انرژی را در پی دارد. این ارزشها به عادات مصرفی تبدیل میشوند و جامعه را به سمت مصرف بر اساس الگوی بهینه هدایت میکند. عناصر عمده فرهنگی جامعه شامل مدارس، دانشگاهها، سازمانها ورزشی، هنری امور جوانان و نهادهای تبلیغی و روحانیت معزز از طریق بهکارگیری ارزشهای فرهنگی موجود در آیات و روایات، مؤثرترین مجموعه در فرهنگسازی برای بهینهسازی مصرف انرژی بهویژه در بخش خانوار به شمار میآیند. تأمین انرژی مورد نیاز خانوادهها اهمیتی بسیار دارد و مصرف بهینه انرژی توسط خانوادههای ایرانی مطابق ارزشهای ملی و اسلامی از اهداف اصلی راهبردهای فرهنگی است.
امین عربی، عضو انجمن اقتصاددانان ایران
علیاکبر میدانشاهی، مدیرعامل شرکت گاز استان فارس