شاید بارها با این تعریف مواجه شده باشیم که میزان مصرف بسیاری از کالاها و نیازهای شهروندان در کشورها، بیش از میانگین سایر کشورها یا میانگین جهانی است. گاهی در مورد مسائل بهداشتی و سلامت، همچون میزان مصرف آب یا نمک و گاهی هم در مورد میزان مصرف انواع انرژی با این تعریف روبهرو میشویم و از آنجا که انرژیهای فسیلی و تجدیدناپذیر در دنیای امروز، به یک مؤلفه حیاتی تبدیل شده، میزان مصرف آن هم اهمیت یافته است. در تعریف جهانی، «شدت مصرف انرژی» نشاندهنده اهمیتی است که مسئولان و مردم آن کشور برای انرژی و درست مصرف کردن آن قائل میشوند. در این تعریف، هر واحد انرژی برای هر واحد تولید ناخالص داخلی محاسبه میشود، البته واحدهای مختلفی متناسب با هر کشور و اقتصاد آن برای این اندازهگیری مورد استفاده قرار میگیرد. میتوان گفت که شدت انرژی بیانگر قیمت یا هزینه بالای تبدیل انرژی به تولید ناخالص داخلی است و هرچه شدت انرژی کمتر باشد، نشاندهنده قیمت یا هزینه پایینتر تبدیل انرژی به تولید ناخالص داخلی است. از سوی دیگر، همین عامل «شدت انرژی» یکی از شاخصهای اقتصاد سالم و توسعهیافتگی در کشورهاست که میتوانند با برنامهریزی استراتژیک، کنترل درستی بر منابع انرژی و منابع آب و هوایی و جغرافیایی خود داشته باشند.
در مورد شدت انرژی، چند عامل مهم تأثیرگذار بر کشورهای مختلف وجود دارد؛ «وسعت جغرافیایی و عوامل آب و هوایی»، «استفاده درست و همهجانبه از شبکههای اطلاعاتی و مخابراتی و اینترنت»، «میزان درآمد»، «قیمت انرژی»، «نسبت سرمایه - نیروی کار»، «گسترش شهرنشینی» و بهخصوص «وضعیت اقتصاد و تجارت»، «کشاورزی و شبکههای حملونقل» در هر کشور تأثیری مستقیم بر «شدت انرژی» دارند. حالا اگر همین چند عامل گفتهشده را متناسب با آنچه در کشورمان وجود دارد، محاسبه کنیم، متوجه خواهیم شد که چرا بر اساس استانداردهای جهانی، میانگین مصرف انرژی در ایران ۲.۵ برابر مصرف جهانی است. در آمارهای جهانی که هر سال بررسی مجدد و بهروزرسانی میشود، ایران همچنان در میان ۱۰ کشوری قرار دارد که بیشترین میزان مصرف انرژی را به خود اختصاص داده است. این موضوع سالهاست که بهعنوان یک موضوع مهم و نگرانکننده، مرکز بحث و نظر قرار دارد تا عوامل و ریشههای اصلی، شناسایی و راهکارهایی برای آن پیدا شود، اما اثرگذاری این بررسیها در زندگی عموم مردم، به شکل مطلوب دیده نمیشود.
آخرین اعلام این بوده که ایران، نهمین مصرفکننده انرژی دنیاست و شاخص شدت مصرف انرژی ایران به بیش از ۰.۶۳ درصد رسیده و طبق آمار، مجموع میزان مصرف و تلفات انرژی از عرضه، سبقت گرفته و این موضوع میتواند در آینده، ایران را به واردکننده انرژی تبدیل کند یا همچون کمبود منابع آب که امروزه با بحران آن مواجه شدهایم، در مورد انرژی هم صدق کند، بهطوری که روزی با بحران تأمین منابع انرژی هم مواجه شویم، اما در مورد ایران بهعنوان یکی از بزرگترین دارندگان و تولیدکنندگان منابع فسیلی، داستان فرق میکند و نباید تصور کرد که شدت مصرف انرژی اهمیتی ندارد و ما به منابع بیپایانی متصل هستیم. بررسی دلایل بالا بودن شدت انرژی در ایران از جمله موضوعات مهم و قابل بررسی در میان کارشناسان و دانشگاهیان، بهخصوص مسئولان اجرایی بوده که در این میان، وزارت نفت بهعنوان مسئول مستقیم در حوزه انرژی توجه و ورودی مستقیم به این موضوع داشته است.
سهم بخشهای خانگی، صنعتی و نیروگاهی باید کم شود
در مورد بالا بودن میزان مصرف انرژی در ایران، دلایل مختلفی مطرح شده است. بدون شک چند عامل مهم استفاده درست و همهجانبه از شبکههای اطلاعاتی و مخابراتی و اینترنت، قیمت پایین انرژی، مدیریت فضاهای عمومی و نیروی کار، گسترش شهرنشینی و استفاده از انواع لوازم مصرفی با مصرف بالای انرژی، مدیریت اقتصاد و تجارت، کشاورزی و شبکههای حملونقل و نوع مدیریت آنها با فناوریهای روز و تأخیر در حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و تجهیزات اختصاصی برای مصرف کم، بیشترین سهم را دارند، البته برخی دیگر از کارشناسان روی موضوع مهم فرهنگسازی و ضرورت توجه و پرداختن بیشتر به موضوع کاهش مصرف یا مصرف بهینه در همه زمینههای انرژی تأکید دارند. به عبارتی، برخی کارشناسان بر اعمال روشها و اقدامهای از سوی دولتها و مسئولان اجرایی و به شکل دستوری برای شهروندان تأکید میکنند و برخی دیگر بر این باورند که این روشها و اقدامهای پیشگیرانه در مصرف انرژی، باید از سوی شهروندان پذیرش و اجرا شود تا بتوان روی گستردگی و اثرگذاری همیشگی آن حساب باز کرد.
از سوی دیگر، برخی کارشناسان میگویند اگر دو عامل فناوری و تجهیزات مورد استفاده در بخش انرژی را به شکل ساده، در دسترس، ارزان و فراگیر در اختیار شهروندان قرار دهیم، دو بخش دولت و مردم با هم مشارکت کرده و مصرف انرژی کاهش مییابد. این همان بخشی است که میتوان گفت در ایران، هنوز زمینهسازی کافی و مناسبی برای آن ایجاد نشده و شهروندان برای کاهش مصرف انرژی با کمک فناوری و تجهیزات روز دنیا ترغیب نمیشوند، حتی اگر روند رشد قیمت انرژی افزایشی باشد.
در حال حاضر، مصرف انرژی در هر سه بخش خانگی، صنعت و نیروگاهی ایران بالاست و موضوع فناوری جدید و تجهیزات روز، علاوه بر بخش خانگی در مورد تجهیزات موجود در صنعت و نیروگاهها بهروز نیستند و عموماً با راندمان پایین فعالیت میکنند. در سالهای اخیر، بسیاری از صنایع و شرکتهای اصلی در صنایع مادر مثل نفت، تلاشهایی در خصوص کاهش مصرف انرژی داشتهاند و بهعنوان نمونه، ممیزیهای مختلفی برای مصرف انرژی در شرکتها و واحدهای عملیاتی و ستادی صورت میگیرد تا منشأ هدر رفتن انرژی، تشخیص داده شده و دستور عملهای لازم برای مصرف بهینه انرژی تبیین شود. دولتها در چند دهه گذشته، دستورعملهای مختلفی را برای کاهش مصرف انرژی در سه بخش خانگی، صنعتی و نیروگاهی تعیین و اعمال کردهاند. جدا از مدل طرحها و نحوه اجرای آنها، اثرگذاری که این طرحها تاکنون در میان عموم جامعه یا کارکنان دولتی داشتهاند، از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل، جدیت دولت در اجرای ابلاغیههای خود اهمیت زیادی دارد. جواد اوجی، وزیر نفت که از زمان شروع بهکار خود، روی موضوع تأمین کامل گاز زمستان و جلوگیری از قطعی احتمالی گاز تأکید داشت، از همان ابتدای فصل پاییز، شیوهنامههای صرفهجویی در مصرف انرژی را ابلاغ کرد؛ ابلاغیهای که در همه وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و خصوصی باید اجرایی شود. اوجی بر لزوم مهار مصرف انرژی کشور و اجرای اصلاح الگوی استاندارد، با کمک سازوکار قانونی تأکید کرده و معتقد است که با این روشها در بخش خانگی، شاهد کاهش مصرف خوبی در زمینه انرژی خواهیم بود.
از امروز به بحران آینده توجه کنیم
کارشناسان و تصمیمگیران، عموماً در بسیاری از موضوعات مرتبط با بشر، با توجه به سوابق و گذشته جمعیتهای انسانی، آیندهنگری جامعی را در نظر میگیرند و در مورد مصرف انرژی نیز میزان گسترش جمعیت، شهرنشینی و استفاده از فناوریهای جدید و حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و جایگزین میتواند پیشبینی خوبی از آینده مصرف انرژی در هر کشور ارائه کند. پیشبینی این است که تا سال ۲۰۵۰ دوسوم جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد و با این حساب، جمعیتهای انسانی با چالشهای دیگری، بهخصوص در حوزه انرژی دستوپنجه نرم خواهند کرد. روند مصرف انرژی در شهرهای بزرگ ایران در چند دهه گذشته، رشدی بیش از ۵ برابر داشته و افزایش جمعیتهای شهری، بدون ملاحظههای زیرساختی در مورد انرژی، این نگرانی را بیشتر میکند. در شرایطی که از سالها قبل، سیاستهای کلانی همچون سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری تبیین شده، لازم است تمام ارکان سیاسی و علمی به سمت مدیریت، اجرا و مصرف بهینه انرژی حرکت کنند و موضوع مدیریت مصرف در دستور کار جدی دولتها قرار گیرد.
موضوع مهم دیگر اثرات زیستمحیطی، مصرف بیرویه انرژی است که دیگر این موضوع را نمیتوان برای یک کشور و مردم آن محدود کرد و بدون شک اثرات آن برای همه کشورها و ساکنان این کره خاکی خواهد بود. میزان انتشار گازهای گلخانهای یا سوختن انرژیهای فسیلی از مبدأ تا خانه شهروندان و... به موضوعات نگرانکننده بینالمللی تبدیل شده است. در این شرایط ما هم بهعنوان کشوری که منابع عظیمی از انرژیهای فسیلی داریم، علاوه بر کاهش مصرف و بهینه شدن آن، باید خیلی زود سهممان از بازار انرژیهای تجدیدپذیر و نو را بیشتر کنیم و مهمتر اینکه این مشارکت را تا خانههای مردم برسانیم.