گازوئیل یکی از فرآورده های نفتی است که در کنار دیگر فرآورده ها نقش بسیار مهمی در اقتصاد جهانی دارد.
گازوئیل به عنوان نهاده تولیدی، در بسیاری از فعالیتهای اقتصادی مورد استفاده بوده که یکی از موارد اصلی مصرف گازوئیل در بخش حمل و نقل است. بخش حمل واسطه میان عرضه و تقاضای اقتصاد بوه و از این طریق بر رشد اقتصاد کشورهای مختلف تاثیرگذار است.
با تامل در اقتصاد ایران مشاهده می شود که گازوئیل یکی از فرآورده های نفتی است که نقش مهمی در اقتصاد دارد. آمار ترازنامه انرژی کشور در سال ١٣٩١ نشان می دهد که حدود ٥٥ درصد مصرف گازوئیل کشور در این سال مربوط به بخش حمل و نقل بوده است.
این آمار نشان از اهمیت فرآورده های نفتی گازوئیل در بخش حمل و نقل کشور و همچنین اهمیت بخش حمل و نقل در تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی کشور دارد.
اگرچه که دیگر بخشهای اقتصادی از قبیل صنعتی، کشاورزی و حتی خانگی نیز از مصرف گازوئیل در کشور سهم دارند اما آمار آنها نسبت به بخش حمل و نقل کمتر است.
یکی از مهمترین سیاستهایی که می تواند برای کنترل مصرف گازوئیل در ایران مورد استفاده قرار گیرد ارتقای کارایی مصرف این فرآورده نفتی است که در کنار خود مسئله ای به نام آثار بازگشتی را به همراه دارد.
آثار بازگشتی حالتی است که طی آن کاهش انتظاری در مصرف گازوئیل (بهدنبال ارتقا کارایی آن) به دلیل کاهش قیمت موثر گازوئیل تا اندازهای خنثی می شود. بدیهی است که بی توجهی به اثرات بازگشتی باعث خنثی شدن نتایج مد نظر برای ارتقا کارایی خواهد شد.
از این رو در این مقاله «اثرات بازگشتی مربوط به بخشهای اقتصادی و خانوارها در نتیجه ارتقا کارایی مصرف گازوئیل» با استفاده از مدل تعادل عمومی قابل محاسبه مبتنی بر ماتریس حسابداری اجتماعی سال ١٣٨٥، اثرات بازگشتی ناشی از ارتقا کارایی مصرف گازوئیل تحت سه سناریوی ارتقای کارایی ٥ درصدی، هشت درصدی و ١٠ درصدی در بخشهای مختلف اقتصاد و خانوارهای مختلف بررسی شده است.
نتایج نشان می دهند که تحت هر سه سناریو، ارتقا کارایی مصرف گازوئیل، سبب ایجاد آثار بازگشتی در بخشهای مختلف و خانوارها می شود.
به گونه ای که بخش حمل ونقل ریلی تحت هر سه سناریو با مقادیر آثار بازگشتی، به ترتیب برابر با ٤٨,٣، ٣٣.٨ و ٢٥.٦ درصد دارای بیشترین اثرات بازگشتی بوده است.
در مورد خانوارها نیز نتایج نشان می دهد که آثار بازگشتی خانوارهای شهری تحت سه سناریو به ترتیب برابر با ٣,٠١، ٢.٥ و ١.٧ درصد و در مورد خانوارهای روستایی نیز، به ترتیب برابر با ٥.٤، ٣.١٣ و ١.٩ درصد بوده است.
نتایج مربوط به تغییرات در سطح فعالیت بخشها نیز نشان می دهد که تحت هر سه سناریو، میزان تولید و سطح فعالیت بخشهای مختلف بهدنبال شوک کارایی افزایش یافته اند. تولید ناخالص داخلی نیز در نتیجه ارتقا ٥، ٨ و ١٠ درصدی، کارایی به ترتیب معادل ٠,٠٠٩، ٠.٠١٢ و ٠.٠١٥ درصد رشد دارد.